مدتها بود خشونت و وحشیگری سوال بر انگیز نیروهای اطلاعاتی ، بسیجیان و حزب الله ، تاکید بسیار بر مسائلی که ارتباط مستقیم به کشور ما ندارد از جمله هلوکاست ، انکار مسائلی که کاملا واضح و روشن هستند و … خواب و خوراکم را گرفته بود. می دانستم که این زنجیره حوادث و اتفاقات حلقه های گمشده ای دارد که پنهان مانده است ، به هر جهت با عده ای از دوستان داخل و خارج از کشور شروع به جمع آوری اسناد و مدارکی کردیم تا بتوانیم سوالات بی جواب بیشمار از این دست را حد اقل برای خود کمی قابل باور تر کنیم . اما متاسفانه آنچه تا کنون حاصل شده چنان تکان دهنده و وحشتناک است که جهت اطلاع و همیاری در تکمیل اسناد و مدارک به طور خیلی خلاصه انتشار میابد .
نماد های شیطان پرستی فرقه کابالا از جمله (نماد عقرب .. نماد شیطان) که احمدی نژاد به صورت خود اگاه و نا خودآگاه به بهانه های مختلف نشان داده است :
(این متن خلاصه شده است)
یهود دارای دو رسته عمده صهیون و کابالیست میباشد . آغازگر و پایهگذار پدیدهی کابالا را باید “اسحاق کور” دانست که در قرن سیزدهم میلادی در بندر ناربون (Narbonne) در جنوب فرانسه میزیست. او برخی از نظرات عرفانی را بیان میداشت. مفهوم “عین صوف” ساختهی اوست. این مفهوم را که به معنای “لایتناهی” است، اسحاق به معنی خداوند به کار برد. این مطابق همان “معمار بزرگ کائنات” است که امروزه توسط فراماسونری به جای مفهوم خداوند به کار میرود.
از آنجا که مکتب کابالا پیوند عمیقی با سحر و جادو دارد، کابالیست ها از طریق اشاعه ی ساحری، سعی در جذب افراد به فرقه ی خود می کنند.
کابالا یا قبالا یا همان تصوف یهودی آئینی است که به نوع خاصی از ریاضت های شیطانی یهودیت دلالت دارد .
برابر نظریات کارشناسان ملل و نحل این فرقه تحت تاثیر عرفان و تصوف اسلامی در اثر هم نشینی مسلمانان آندلس با برخی از یهودیان تشکیل شده است .
کابالا بخش رمز آلود و بسیار سری دین یهودی طی 500 سال اخیر محسوب شده و عمده تحولات جهان توسط کابالیست ها دنبال می شود .
فرقه ای از کابالیستها که به صورت سری در ایران دارای قدرت و نفوذ فراوان زیر زمینی است آنوسیان نام دارند.
آنوسی یک کلمه عبری برای یهودیانی است که به زور و یا داوطلبانه، به صورت ظاهری و به دلایل مختلف، از جمله ممانعت از طرد از سوی مسلمانان و فرار از پرداخت جزیه، به ظاهر تغییر دین میدهند و مسلمان میشوند.
بخشی از آنوسیان، به دین مسیحیت تظاهر میکنند که در دنیای مسیحی، به مسیحیان صهیونیست مشهورند و خود مسیحیان نیز همچون ما مسلمانان، از باطن یهودی این افراد غافلاند. بخشی از آنوسیان نیز در بین مسلمانان زندگی میکنند و کنیسههای زیرزمینی خود را دارند. آنها در ظاهر مسلماناند، نماز میخوانند، روزه میگیرند، به حج میروند و خمس و زکات مال خود را میپردازند و در ظاهر جزیی از جامعه مسلمیناند.
آنها برای جلب اعتماد مسلمین به هر کسوت و سیمایی در میآیند؛ در صورت لزوم به حوزههای علمیه مسلمانان میروند و تحصیلات حوزوی خود را تا بالاترین مقطع و مدارج ممکن، طی میکنند. بخشی از آنها، نقش افراد ساده را بازی میکنند و بعضی دیگر ادعای فرزندی پیامبر اسلام (ص) را بر خود میبندند و خود را «سید» میخوانند
گروهی دیگر از آنان برای نفوذ به میان مسلمین و حضور در خصوصیترین اجزای زندگی آنها، به مشاغل خاص روی میآورند.
سیاست و حضور در عرصههای گوناگون فعالیت سیاسی، از جمله مشاغل بسیار پرطرفدار برای یهود است تا از این طریق نیز قدرت پنهان یهود را افزایش دهند. آنان با تظاهر هر چه بیشتر به تدین، تا حد گزینش زندگیای به ظاهر ساده و فقیرانه و با مظلومنمایی و کسب ترحم و اعتماد، راه را برای قدرتیابی خود در میان جامعه مسلمین هموار میکنند و به محض رسیدن به مقام، برای صعود به مرتبه بالاتر، نقشه میکشند و بدین ترتیب، دائما به هدف خود که ضربه زدن پنهان و از درون به مسلمین است، نزدیکتر میشوند. البته لازم به ذکر است که آنوسیان به قدرت رسیده، برای انتخاب کارگزار و زیردست خود، هرگز حق ندارند در صورت دسترسی به افراد آنوسی، فردی مسلمان را انتخاب کنند. به این ترتیب، آنان هرم قدرت خود را روز به روز قویتر میکنند و پنهان کاریشان، مانع از ظاهر شدن هویت واقعی یعنی یهودی آنان میشود.
اما بیشک، یکی از محبوبترین و مهمترین و در عین حال، ضد اجتماعیترین و ویرانگرترین پیشه همیشگی یهودیان، بانکداری و رباخواری است، چنانکه امروزه مهمترین بانکهای جهان تحت مالکیت یک یا چند یهودی قرار دارند. یهودیان قرنهاست که از این طریق، نبض و رگ حیاتی ملتها را به دست گرفتهاند؛ دوستان خود را حمایت و دشمنانشان را ورشکسته میکنند.
آنوسیها برای اختفای ماهیت خود، تلاشهای زیادی انجام میدهند. اکثر آنها، تا حد افراط به اسلام اظهار ایمان میکنند و از این راه، وجهه اجتماعی مناسبی کسب میکنند و بدین ترتیب، بر ماهیت یهودی خود سرپوش میگذارند و با تظاهر به دین و مذهب اسلام، هم معتقدات اصلی خود را پنهان میکنند و هم جایگاهی برابر با مسلمانان و حتی بالاتر از مسلمانان عادی به دست میآورند و در عین حال از محظوراتی نظیر نجس تلقی شدن و پرداخت جزیه و غیره در امان میمانند.
نکته مهم در این خصوص، افراط در تظاهرات اعتقادی از سوی آنان است؛ آنوسیان برای جلب اعتماد مسلمانان و نفوذ هر چه بیشتر در میان آنان، دائما در نمازهای جماعت حضور دارند، روزههای خود را به طور کامل میگیرند، به حج میروند، ادعیه و اذکار اسلامی میخوانند، در مراسم عزاداری و اعیاد مذهبی شرکت میکنند و خمس و زکات مال خود را در وقت معین و به افراد خاص، میپردازند. همچنین یهودیان آنوسی ایران در دوران بعد از انقلاب، برای جلب اعتماد مؤمنین و مسئولان حکومت اسلامی در راهپیماییها و تظاهراتی نظیر 22 بهمن و روز جهانی قدس و نیز انتخابات و … شرکت میکنند و حتی برای برگزاری مراسم مذهبی مسلمانان کمکهای مالی میکنند و یهودیان به مقام رسیده، برای پنهان کردن ماهیت خویش و رفع تردیدهای احتمالی و کسب اعتماد هر چه بیشتر سایر مسئولان حکومت اسلامی، حتی علیه اسراییل و صهیونیسم هم سخنرانی کرده و برای حفظ ظاهر در راستای مبارزه با اسراییل، سمینار و همایش و کنفرانس برگزار میکنند. تمام این گونه اقدامات برنامهریزی شده در نهایت به تثبیت موقعیت یهودیان آنوسی و حفظ منافع یهود میانجامد.
در رفتارهای گروهی، مهمترین ویژگی یهودیان آنوسی، اقدام دسته جمعی و حمایت از فعالیتهای یکدیگر است؛ بدین معنی که اگر یکی از آنها کاری ناپسند انجام دهد، فرد آنوسی دیگر که دارای سیما و وجهه موجهای بوده و اعتبار لازم را از طریق اقداماتی نظیر تظاهر به تدین و مشارکتهای اجتماعی مثبت به دست آورده است، پا در میانی کرده و موضوع را به نحوی فیصله میدهد. یا اگر یکی از آنها در کاری، چه کوچک و چه بزرگ، سنگ اندازی کرده و مانعتراشی کند، آنوسی دیگری که شخص موقر و مقبول عامهای است، به او پیوسته و کار او را توجیه میکند.
این شیوه، در ادامه و در سطح کلان، به صورت درگیریهای اجتماعی دیده میشود و مثلا دو یا چند گروه دارای عقاید مختلف، در زمینه سیاسی یا فرهنگی و اقتصادی، منازعهای غیر لازم را آغاز میکنند که چند وجه مشخص دارد:
الف: فاقد نقطه آغاز و دلیل موجه و روشن، یا بر سر مسائلی بسیار ساده است.
ب: هیچ کسی در هیچ گروهی، حرف قطعی و نهایی را نمیزند و درگیریها به صورت سطحی و لفظی ادامه خواهد یافت. در عین حال، همواره همدیگر را به افشای مسائلی تهدید میکنند با این عبارت که اگر فلان مطلب گفته شود، کار طرف تمام خواهد شد، اما چنین اتفاقی هرگز رخ نداده و نخواهد داد.
ج: معمولاً این گروهها خلق الساعهاند و بر مبنای هیاهو پدیدار میشوند.
د: افراد این گروهها به بهانه بیاعتنایی یا بیاهمیتی از درگیری عقلی و عمومی آشکار با موضوع مورد نزاع میگریزند.
ه: مطالبات همه گروهها یکسان و منطقی به نظر میرسد، اما در صورت برتری و غلبه یکی بر دیگری، موضوع مسکوت میماند و تغییری در هیچ موردی دیده نمیشود. این سکوت تا زمان لازم ادامه خواهد یافت.
و: مهمترین هدف آنوسیان از این اقدامات، یکی مشغول سازی جامعه با مطالب سطحی و ممانعت از ورود به بنیان مطلب، و دیگری جذب افراد جوان و ساده دارای گرایشات متفاوت در گروههای مختلف و گاه متضاد است تا افراد نیروهای خود را صرف مبارزات پوچ کرده و انرژی خود را هدر دهند.
آنوسیان تفکر بسیار خطرناکی دارند ، فرقه خاصی از انان معتقدند از طریق نزدیک شدن به شیطان و جادوگری و اعمال جرم و جنایت در جهان باید ظهور منجی (ماشیح) را سرعت بخشید ، به عقیده اینان هرچه گستره نفوذ شیطان از طریق رواج فساد و جنایت بر جهان افزایش یابد ،ماشیح سریعتر ظهور میکند.
فرقه دهشتناک حجتیه یکی از مخوف ترین زیر شاخه های آنوسیان در ایران است .انجمن حجتیهتشکیلاتی است که هدف اصلی آن تلاش برای «فراهم کردن زمینه ظهور امام عصر» همان ماشیح است.این گروه در سال ۱۳۶۲ به فرمان امام خمینی و متهمشدن به خیانت و ارتجاع، منحل شد. با این حال به واسطهٔ ارتباط با برخی مراجع توانست در جامعهٔ مدرسین حوزهٔ علمیهٔ قم، شورای نگهبان و مجلس خبرگان رهبری نفوذ نماید.
این فرقه از انوسیان بطور وسیعی شبکه ای عنکبوت وار از قدرت اقتصادی ،سیاسی و نظامی در حکومت ایران تشکیل داده اند که صرفا با توجه به ایده های شیطانی فصد به انحطاط کساندن هر موجودیتی در جامعه را دارند تا از این طریق زمینه ظهور منجی را فراهم کنند … مصباح یزدی به عنوان رهبر مذهبی و سایرین منجمله احمدی نژاد از جمله عوامل اجرائی این شبکه مخوف هستند.
با توجه به این موارد وحشیگری نیروهای اطلاعاتی ، بسیجی و سپاه ، تمرکز بر روی مسئله هلوکاست و طهور منجی و بسیاری دیگر از مسائل قابل درک میگردد
No comments:
Post a Comment